ترنم دل

همینه دیگه...به نظرم ناامیدانه ترین جمله است!یعنی دیگه راهی نیستیعنی دیگه تلاشی نیستیعنی دیگه دست و پا زدنی نیستیعنی تسلیمییعنی دیگه رهاییدیگه خسته ایدیگه مهم نیستدیگه بی تفاوتیدیگه خالی کردیدیگه دل بریدیاز آدم هااز آرزوهاتاز هدف هاتاز خودتاز دنیا...نمی دونم...شاید این سرسپردگی باشهشاید پذیرش باشهشاید...ولی هنوزم به نظر من جمله "دیگه همینه"ناامیدانه ترین جمله دنیاست...#مریم فتوت ترنم دل...

گاهی فکر می کنی همه چی تموم شدهآرومیحالت خوبهشادیدیگه هیچی برات مهم نیستبی تفاوتیگذشته ها تو گذشته موندهولی.........ولی یه ویسیه صدایه آهنگیه ویدئویه تیکه کلامیه خنده...یه چیزی تو شلوغی های هر روزه اتدوباره پرتت می کنه تو گذشتهدوباره همه چی بهم می ریزهدوباره غم می شینه تو نگاتدوباره ...اون وقت هست که می فهمی اونهمه تقلااونهمه دست و پا زدناونهمه سختی و اشکاونهمه آرامش بعد از طوفانخیال خام بودهآتیش زیر خاکستر بودهبرای بهم ریختن فکرتقلبتآرامشتزندگیتفقط یه تلنگر کافی بوده...نمی دونم دروغ گفتن به خوده یا ذات عشق و فراموشی همینه؟!یا شایدم فراموشی فقط یه توهمهیه مسکن موقتدرد پنهون شده تو وجود...کاش اینقد قوی باشیم که با هر تلنگری از پا نیفتیمکاش# مریم فتوت ترنم دل...

نمی دونم...واقعا هیچی نمی دونم!نه بازی های سرنوشت رو می دونمنه بازی کردن درستش رو می دونمنمی دونم هر روزم رو خدا و سرنوشت قراره چه برگی برام رو کننمن به برنده شدن فکر نمی کنمفقط دلم می خواد درست بازی کنمفقط دوست دارم قوانین بازی رو رعایت کنمفقط نمی خوام تو بازی من که برای منهکسی آسیب ببینهکسی قاطی بشهدلم می خواد ته بازیته خطته دنیافقط آرامش داشته باشم که خوب بازی کردمچه برنده باشمچه بازندهگاهی این تکرار و از نو شروع کردنخسته ام می کنهناامیدم می کنهدلگیرم می کنهولی تهش بهتر از دیروز بازی می کنمتهش قواعد بازی رو یاد می گیرمتهش بهتر بازی می کنمبهتر بازی رو یاد می گیرم و یاد می دم...من جز برگ های محدودی که تو دستمه چیزی ندارمجز امروزمجز جوونی امجز دلمجز شرافتمجز وجدانم برگ برنده ای ندارمپس فقط باید خوب بازی کنمفقط خوب بازی کنمهمین#مریم فتوت ترنم دل...